جدول جو
جدول جو

معنی انفت

انفت((اَ نَ فَ))
ننگ داشتن، کراهت داشتن، ننگ، عار، زیان، خسران
تصویری از انفت
تصویر انفت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انفت

انفت

انفت
کراهت، ننگ، عار، زیان، ضرر، خسارت، نقصان
انفت داشتن: کراهت داشتن، ننگ و عار داشتن
انفت کردن: کراهت داشتن، ننگ و عار داشتن، انفت داشتن، برای مِثال هر آینه انفت کرده باشد از دانش / کسی که جز به ثنای تو باشدش مفخر (عثمان مختاری - ۲۰۶)
انفت
فرهنگ فارسی عمید

انفت

انفت
انفه. ننگ و عار داشتن. (غیاث اللغات) ، آشفته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

انفت

انفت
نقصان. خسارت. زیان. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

انیت

انیت
هستی جود، جمع انیات توضیح (هستی را انیت خوانند بتازی و ماهیت دیگر است و انیت دیگر)
فرهنگ لغت هوشیار