انفت انفت کراهت، ننگ، عار، زیان، ضرر، خسارت، نقصانانفت داشتن: کراهت داشتن، ننگ و عار داشتنانفت کردن: کراهت داشتن، ننگ و عار داشتن، انفت داشتن، برای مِثال هر آینه انفت کرده باشد از دانش / کسی که جز به ثنای تو باشدش مفخر (عثمان مختاری - ۲۰۶) فرهنگ فارسی عمید
انیت انیت هستی جود، جمع انیات توضیح (هستی را انیت خوانند بتازی و ماهیت دیگر است و انیت دیگر) فرهنگ لغت هوشیار