جدول جو
جدول جو

معنی انعقاد

انعقاد((اِ عِ))
بسته شدن پیمان، بسته شدن مایع
تصویری از انعقاد
تصویر انعقاد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انعقاد

انعقاد

انعقاد
بسته شدن، بسته شدن و غلیظ شدن مایع، بسته شدن پیمان، برپایی جلسه، مجلس و امثال آن ها
انعقاد
فرهنگ فارسی عمید

انعقاد

انعقاد
بسته شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (از اقرب الموارد). بسته شدن و مجتمع شدن. (غیاث اللغات) (آنندراج). پیوستن. بستن. (یادداشت مؤلف).
لغت نامه دهخدا

انتقاد

انتقاد
سره کردن، تبه کردن، کاه ازدانه جداکردن: سره از ناسره جداکردن به گزینی سره کردن، نقد گرفتن پول، جدا کردن (خوب از بدیا کاه از گندم و مانند آن)، خرده گرفتن، به گزینی خرده گیری، شرح معایب و محاسن شعر یا مقاله یا کتابی با سنجش اثری ادبی یا هنری بر معیار یا عملی تثبیت شده، جمع انتقادات
فرهنگ لغت هوشیار

انعقاق

انعقاق
بر آمدن گرد و خاک، استوار شدن گره، باز شدن ابر، کوفتگی، گود شدن، پراکندن
فرهنگ لغت هوشیار