انعطاف انعطاف قابلیت خم و راست شدن به هر سو، برگشتن، بازگردیدن، آمادگی برای سازگاری با محیط، دیگران یا دشواری ها فرهنگ فارسی عمید
انعطاف انعطاف دوتا شدن و بازگردیدن و خم شدن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). انثناء. (از اقرب الموارد). خم گرفتن و برگردیدن. (غیاث اللغات). بدو درآمدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). تاه شدن. برتافتن. میل کردن. (یادداشت مؤلف). لغت نامه دهخدا
انعقاف انعقاف کج گردیدن و خم گرفتن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). کج و خم شدن. (از اقرب الموارد). خم آوردن. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا