جدول جو
جدول جو

معنی انعدام

انعدام((اِ عِ))
معدوم شدن، نابود شدن، نیستی، نابودی
تصویری از انعدام
تصویر انعدام
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انعدام

انعدام

انعدام
معدوم شدن و نیست شدن. (ناظم الاطباء) ، جنبانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بجنبانیدن. (مصادر زوزنی) ، سر جنبانیدن از روی تعجب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). سر جنبانیدن. (ترجمان القرآن جرجانی)
لغت نامه دهخدا