جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با انظار

انظار

انظار
جمع نظر، نگاهها، نظرها، دیده ها، بینشها، افکار مهلت دادن مهلت دادن
فرهنگ لغت هوشیار

انظار

انظار
جَمعِ واژۀ نظر. (فرهنگ فارسی معین). نظرها. دیدها. (آنندراج). نگاهها. نظرها. نگریستنها، میل کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا