جدول جو
جدول جو

معنی انشراح

انشراح((اِ ش ِ))
گشاده شدن، باز شدن، گشایش (دل)
تصویری از انشراح
تصویر انشراح
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انشراح

انشراح

انشراح
گشاده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). گشاده دل شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). گشاده شدن دل. (غیاث اللغات).
لغت نامه دهخدا

انسراح

انسراح
واکرده شدن موی و فروهشته گردیدن، به پشت خوابیدن و پ اها را از هم گشاده کردن، برهنه شدن، روانی، آسانی
انسراح
فرهنگ فارسی معین

انجراح

انجراح
مجروح شدن. (ناظم الاطباء) ، خطمی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

انسراح

انسراح
واکرده شدن موی و فروهشته گردیدن آن، بازگشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا