معنی انسرینگ - فرهنگ فارسی معین
معنی انسرینگ
- انسرینگ((اَ س ِ))
- دستگاه پیغام گیر تلفنی یا تلفن دارای این سیستم که امکان ضبط پیغام را دارد
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با انسرینگ
دانسینگ
- دانسینگ
- مجلس رقص عمومی، بال همگانی، جایگاه رقص دسته جمعی زنان و مردان، محلی خاص دست افشانی و پای کوبی همگانی
لغت نامه دهخدا
قنسرینی
- قنسرینی
- نسبت است به قنسرین. (از لباب الانساب) (اقرب الموارد). رجوع به قنسرین و قنسرون شود
لغت نامه دهخدا
قنسرینی
- قنسرینی
- کلثوم بن عمرو عتابی مکنی به ابوعمرو. به فضل و ادب معروف است و اشعار نغزی دارد. رجوع به لباب الانساب شود
لغت نامه دهخدا
انارین
- انارین
- اِسمِ مثنای انار، انار شیرین و انار ترش.
- آب انارین، آب انار شیرین و ترش. (ناظم الاطباء).
و رجوع به انار شود
لغت نامه دهخدا
انارین
- انارین
- زنگ مانند زنگ آهن و جز آن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا