معنی انسراح - فرهنگ فارسی معین
معنی انسراح
- انسراح((اِ س ِ))
- واکرده شدن موی و فروهشته گردیدن، به پشت خوابیدن و پ اها را از هم گشاده کردن، برهنه شدن، روانی، آسانی
تصویر انسراح
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با انسراح
انسراح
- انسراح
- واکرده شدن موی و فروهشته گردیدن آن، بازگشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا