جدول جو
جدول جو

معنی انژکسیون

انژکسیون((اَ ژِ))
آمپول زدن، تزریق، آمپول
تصویری از انژکسیون
تصویر انژکسیون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انژکسیون

انژکسیون

انژکسیون
داخل کردن داروی مایع در رگ یا عضله با سرنگ، تزریق
انژکسیون
فرهنگ فارسی عمید

انژکسیون

انژکسیون
تزریق آمپول دوایی. آمپول زدن. وارد کردن داروی مایع در رگ بوسیلۀ سرنگ. (فرهنگ فارسی معین). سوزن زدن. (در تداول عامه).
لغت نامه دهخدا

اندلسیون

اندلسیون
اندلسی ها:الخلفاء الاندلسیون، خلیفه های اموی اندلس. (از نقودالعربیه ص 131). رجوع به اندلس و امویان اندلس شود
لغت نامه دهخدا

انکیسون

انکیسون
نام پرنده ای که رنگش هر بار که در آب غوطه زند برنگی دیگر نماید. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا