دستگاهی که برای ایجاد روشنایی بسیار در هوا و روی زمین بکار رود. در عکاسی و فیلمبرداری نیز از آن استفاده کنند و بوسیله آن تصاویر اشیا بزرگتر از آنچه هست روی صفحه (دیوار یا پرده) روشن و نمایان گردد نور افکن پرتو افکن شعاع افکن
پروژکتور. آلت منعکس کننده ای که نور را از کانون الکتریکی با قوت و شدت بسیار به موضعی انتقال میدهد که گاهی آنرا در کشتی ها و جز آن برای روشن کردن راه بکار میبرند
این نام را مورخین عرب به ریشارد کور دو لیون پادشاه انگلستان در جنگ های صلیبی داده اند از جهت شجاعت و دلیری این پادشاه و نیز از بابت مصالحۀ موقتی که با صلاح الدین کبیر نمود و او را مجبور بر اجرای این صلح نمود. (ناظم الاطباء) ، کند شدن شمشیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کند شدن. (یادداشت مؤلف) ، نرم درخشیدن و بروشنایی برق نمودارشدن تاریکی ابر. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). درخشیدن برق. (تاج المصادر بیهقی) : انکل السحاب عن البرق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)