معنی اندیکاتور - فرهنگ فارسی معین
معنی اندیکاتور
- اندیکاتور((اَ تُ))
- دفتری که خلاصه نامه های فرستاده و رسیده را در آن ثبت کنند، نامه نما (واژه فرهنگستان)
تصویر اندیکاتور
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اندیکاتور
اندیکاتور
- اندیکاتور
- دفتری که درادارات خلاصه نامه های فرستاده و رسیده را در آن ثبت کنند، دفتر نماینده
فرهنگ لغت هوشیار
اندیکاتور
- اندیکاتور
- دفتری که شماره نامه های رسیده و فرستاده در آن ثبت می شود، در علم شیمی معرف
فرهنگ فارسی عمید
اندیکاتور
- اندیکاتور
- دفتری که در ادارات خلاصۀ نامه های فرستاده و رسیده را در آن ثبت کنند. دفتر نماینده
لغت نامه دهخدا