جدول جو
جدول جو

معنی انداختن

انداختن((اَ تَ))
افکندن، پرتاب کردن، چیزی را به هدف زدن، هدف قرار دادن، در جایی منزل کردن، راندن، طرد کردن، فرش کردن، گستردن، مقدّر ساختن، کنایه از جنس نامرغوب را به جای جنس خوب فروختن، کلاه گذاشتن
تصویری از انداختن
تصویر انداختن
فرهنگ فارسی معین