جدول جو
جدول جو

معنی انبارده

انبارده((اَ دِ یا دَ))
انباردن، پرشده، مملو، انباشته
تصویری از انبارده
تصویر انبارده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با انبارده

انبارده

انبارده
دهی است از بخش نور شهرستان آمل با190 تن سکنه. آب آن از زهاب رود محلی و محصول آن برنج و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

انبارده

انبارده
انباشته. پرکرده. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). پر. مملو. (از شعوری ج 1 ورق 129 الف).
لغت نامه دهخدا