جدول جو
جدول جو

معنی اناشید

اناشید
جمع انشوده، اشعاری که در مدح یکدیگر خوانند، سرودها
تصویری از اناشید
تصویر اناشید
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اناشید

اناشید

اناشید
جمع انشوده، سرودها جمع انشوده اشعاری که در محفلی برای یکدیگر بخوانند سرودها
فرهنگ لغت هوشیار

اناشید

اناشید
جَمعِ واژۀ انشوده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). اشعاری که در محفلی برای یکدیگر بخوانند. سرودها. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به انشوده شود
لغت نامه دهخدا

اناهید

اناهید
زُهرِه، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، وِنوس، بیدُخت، بغدُخت، بیلُفت، خُنیاگَر فَلَک، مُطرِبۀ فَلَک
اناهید
فرهنگ فارسی عمید

انادید

انادید
پراکنده بهر سوی: ذهبوا انادید، بهرسوی پراکنده رفتند، و همچنین است ذهبوا تنادید. (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

اناهید

اناهید
ناهید و ستارۀ زهره. (ناظم الاطباء). ستارۀ زهره است. ناهید هم گویند و زادروبیدخت هم گفته اند. (شعوری ج 1 ورق 103 ب). و رجوع به اناهیتا و ناهید شود
لغت نامه دهخدا