معنی ان دماغ - فرهنگ فارسی معین
معنی ان دماغ
- ان دماغ((اَ. دَ))
- کثافات بینی، پلیدی جمع شده در بینی
تصویر ان دماغ
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ان دماغ
ام دماغ
- ام دماغ
- پردۀ دماغ که ماننجس گویند. (یادداشت مؤلف). ام الدماغ
لغت نامه دهخدا
بد دماغ
- بد دماغ
- ناخرسند دژم آنکه بسختی خشنود گردد ناراضی، متکبر پر افاده
فرهنگ لغت هوشیار
گند دماغ
- گند دماغ
- متکبر بد دماغ: گفت: حالا تو هم برای من ناز میکنی ک راستی که تازگیها خیلی گند دماغ شده ای
فرهنگ لغت هوشیار
پل دماغ
- پل دماغ
- برجستگی دماغ، یعنی مغز برجستگی استخوانی که در آن دماغ جای دارد
لغت نامه دهخدا