یعنی بدرستی و راستی و هر دو برای تأکید خبر استعمال میشوند و اسم را نصب میدهند وخبر را رفع، مانند ’ان زیداً قائم’ و ’بلغنی ان عمراً لذاهب’ و گاهی اًن َّ هر دو را نصب میدهد مانند: اذا اسود جنح اللیل فلتات و لتکن خطاک خفافاًان حراسنا اسداً. و مانند حدیث: ان قعر جهنم سبعین خریفاً. و گاهی بعد از ’ان’ مبتدای مرفوع آید و اسم آن ضمیر شأن محذوف باشد مانند ان من اشد الناس عذاباً یوم القیمه المصورون، که تقدیر ’انه’ است. و نیز اًن َّگاهی بتخفیف آید و در این صورت اعمال آن بقلت است واهمال آن بکثرت، و نزد کوفیان مخفف نیامده. و گاهی حرف جواب است به معنی ’نعم’ و از آنست: بکت علی عواذلی یلحیننی و الومهنه و یقلن شیب قد علاک و قد کبرت فقلت انه. و ها برای سکوت است. و از آنست قول زبیر در جواب کسی که گفت: ’لعن اﷲ ناقه حملتنی الیک’، ’ان و راکبها’ یعنی ’نعم و لعن راکبها’. ان را در نه جای مکسور خوانند: 1- در ابتدای کلام خواه لفظاً باشد و خواه معناً، مانند ان زیداً قائم. 2- بعد از ’الا’ی تنبیه مانند الا ان زیداً قائم. 3- هرگاه که صلۀ موصول باشد مانند: و آتیناه من الکنوز ماان ّ مفاتحه لتنوء بالعصبه اولی القوه. (قرآن 76/28). 4- در جواب قسم خواه در اسم و یا خبر آن لام باشد ویا نباشد مانند واﷲ ان زیداً قائم. 5- بعد از قول در لغت آنان که آنرا مفتوح نخوانند مانند: قال اﷲ انی منزلها علیکم. (قرآن 115/5). 6- بعد از واو حالیه مانند جاء زید و ان یده علی رأسه. 7- در جایی که خبر از عین واقع شود مانند زید انه ذاهب - خلافاً للفراء. 8- قبل از لام معلقه مانند: واﷲ یعلم انک لرسوله. (قرآن 1/63). 9- بعد از ’حیث’ مانند اجلس حیث ان زیداً جالس. و هرگاه تأویل جمله بمصدر لازم باشد آنرا مفتوح خوانند چنانکه بعد از ’لو’ است مانند: لو انک قائم لقمت، و چون أن َّ فرع ’اًن َّ’ است صحیح باشدکه أنّما مفید حصر باشد. چنانکه اًنّما، و در این آیۀ کریمه هر دو مجتمعاند: ’قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد’ (110/18) ، اولی برای حصر صفت است بر موصوف و دومی برای حصر موصوف است برصفت. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) : بگذراز ظن خطا ای بدگمان ان بعض الظن اثم آخر بخوان. مولوی.
اگر. (ترجمان علامه جرجانی مهذب عادل بن علی) (فرهنگ فارسی معین). به معنی ’اگر’ است برای شرط و دو فعل را جزم میدهد مانند: ’ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف’ (قرآن 38/8) و ’ان تعودوا نعد’ (قرآن 19/8). و گاهی مقترن به ’لا’ آید و در این هنگام ’به ’اًلاّ’ استثنائیه مشتبه گردد مانند: ’الا تنصروه فقد نصره اﷲ’ (قرآن 40/9) و ’الا تنفروا یعذبکم’ (قرآن 39/9). (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : شک نیاوردگان کرده یقین ان و لوشان بجای رای رزین. دهخدا (از فرهنگ فارسی معین). - ان... و ان، خواه... و خواه: ان کسب و ان خسر یندم، خواه کسب کند و خواه زیان ببرد پشیمان میشود. (از دزی ج 1 ص 39) ، جَمعِ واژۀ انبوبه. (از اقرب الموارد). رجوع به انبوبه شود
ضمیر متکلم است من مانند ’ان فعلت’ بسکون نون یا بفتح آن در حالت وصل و الحاق الف در حالت وقف مانند: ’فعلت انا’. و گاهی وقف در جای وصل بکار رود مانند انا سیف العشیره فاعرفونی. و ضمیر مخاطب مانند ’انت َ، انت ِ، انتما، انتم، انتن’ نزد جمهور ضمیر ’ان’ است و ’تا’ حرف خطاب. (از منتهی الأرب، ذیل ان ن) (از ناظم الاطباء)
حرف مصدری است و فعل مضارع را در دو مورد نصب میدهد، نخست در ابتداء کلام مانند ’ان تصوموا خیر لکم’ (قرآن 184/2) که در محل رفع است. دوم بعد از لفظی که بر معنی غیر یقین دلالت میکند، در این صورت نیز در محل رفع است مانند ’الم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم’. (قرآن 16/57). یا در محل نصب مانند ’و ما کان هذا القرآن ان یفتری’. (قرآن 37/10). یا در محل جر مانند ’من قبل ان یأتی احدکم الموت’. (قرآن 10/63). و گاهی فعل را جزم دهد مانند: اذاما غدونا قال ولدان اهلنا تعالوا الی ان یأتنا الصید نحطب. و گاه فعل را مرفوع سازد چنانکه در قرائت ابن محیص است: ’لمن اراد ان یتم الرضاعه’. (قرآن 233/2). (از شرح قاموس) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).