معنی امهات - فرهنگ فارسی معین
معنی امهات
- امهات((اُ مّ))
- جمع امهه، مادرها، مادران، اصول
تصویر امهات
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با امهات
امهات
- امهات
- ام ها، مادرها، جمعِ واژۀ ام
امهات اربعه (سفلی): کنایه از چهار عنصر (آب، باد، خاک و آتش)
امهات علوی: کنایه از علوم، عقول، نفوس و ارواح
فرهنگ فارسی عمید
امهات
- امهات
- جَمعِ واژۀ اُمَّهه. (ناظم الاطباء) (از المرجع) (از آنندراج). جَمعِ واژۀ اُم ّ. (از اقرب الموارد). مادرها. (ناظم الاطباء). مادران. (مؤید الفضلاء) (آنندراج). امهات در ذوی العقول گویند و امات در غیرذوی العقول. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از مهذب الاسماء) (از غیاث اللغات) :
لشکری زاصلاب سوی امهات
بهر آن تا در رحم روید نبات.
مولوی.
لغت نامه دهخدا