معنی امگا - فرهنگ فارسی معین
معنی امگا
امگا((اُ مِ))
بیست و چهارمین حرف الفبای یونانی
تصویر امگا
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با امگا
امگا
امگا
آخرین حرف از حروف یونانی بشکل w. (از لاروس). - آلفا و امگا، کنایه از اول و آخر. (از لاروس). - آلفا و امگای چیزی یا امری بودن، اول و آخر، ابجد و ضظغ، الف تا یاء آن بودن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
رامگا
رامگا
روسی رویه بر سینی ویژه ای که رویه چیده شده در چاپخانه را بر آن نهند سینیی که صفحه چیده شده را در آن نهند و حمل و نقل کنند
فرهنگ لغت هوشیار
امرا
امرا
جمع امیر، پارسی تازی گشته میران، میرکان، فرماندهان، امیران، فرماندهان، سرداران، گوارا کردن، سود رساندن
فرهنگ لغت هوشیار
امنا
امنا
جمع امین، امینان، امانت داران، در منی فرود آمدن، جایی در راه، هنج، خون ریختن، آب دادن، زنهار دادن، معتمدان، استواران، کسانی که بر آنان اعتماد کنند
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.