معنی امجد - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با امجد
امجد
- امجد
- بزرگوار و جوانمرد و باشرف. (ناظم الاطباء). بزرگوار. (فرهنگ فارسی معین). بزرگ. (مؤید الفضلاء).
لغت نامه دهخدا
امید
- امید
- انتظار، آرزو، تکیه گاه، محل پناه، اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن،
فرهنگ نامهای ایرانی