جدول جو
جدول جو

معنی الکترومتر

الکترومتر((اِ لِ تِ رُ مِ))
آلتی است برای اندازه گرفتن مقدار برق در اجسامی که برق دارند، آلتی که برای اندازه گرفتن اختلاف سطح الکتریکی بکار می رود، برق سنج
تصویری از الکترومتر
تصویر الکترومتر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با الکترومتر

الکترومتر

الکترومتر
هر یک از اسباب هایی که اختلاف پتانسیل الکتریکی را به وسیلۀ نیروهای جاذبه یا تخلیۀ میان جسم های باردار نشان می دهد، برق سنج
فرهنگ فارسی عمید

الکتروموتور

الکتروموتور
دستگاه مخصوصی که الکتریسیته را بوسیله عملی شیمیایی توسعه و انتشار میدهد مانند پیل ولتا که در حقیقت نیرویی الکتروموتوری است دستگاه مخصوصی که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل میکند
فرهنگ لغت هوشیار

الکتروفور

الکتروفور
یکی از دستگاههای مولد الکتریسیته است که بوسیله عمل القا صورت میگیرد آلت برای متراکم کردن برق
فرهنگ لغت هوشیار

الکتروموتور

الکتروموتور
دستگاه مخصوصی که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند
الکتروموتور
فرهنگ فارسی معین

الکلومتر

الکلومتر
الکل سنج. رجوع به الکل سنج و الکومتر شود
لغت نامه دهخدا