معنی الکترال - فرهنگ فارسی معین
معنی الکترال
- الکترال((اِ لِ تُ))
- انتخاباتی
کارت الکترال: کارت انتخاباتی
تصویر الکترال
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با الکترال
الکتریک
- الکتریک
- برق فرانسوی کهر بابیک مربوط به الکتریسیته برقی، در فارسی بجای الکتریسیته و برق استعمال شود
فرهنگ لغت هوشیار
الکترون
- الکترون
- از ذرات بنیادی ماده و حاوی کمترین بار الکتریکی منفی و جزء سازنده همه اتم هاست
فرهنگ فارسی معین
الکترود
- الکترود
- عنصر رسانایی که از راه آن جریان الکتریکی به یک محیط وارد یا از آن خارج شود، الکترد
فرهنگ فارسی معین
الکترون
- الکترون
- هر یک از ذراتی که در اطراف هستۀ مرکزی اتم با سرعت بسیار حرکت می کنند و دارای بار الکتریکی منفی هستند
فرهنگ فارسی عمید
الکترود
- الکترود
- رسانایی که نشر و جمع آوری الکترون ها را به عهده دارد و در فرآیندهای الکترولیز، لوله های تخلیۀ گاز و لامپ های الکترونی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید