معنی الفینه - فرهنگ فارسی معین
معنی الفینه
الفینه((اَ نِ یا نَ))
آلت مردی، نره، احلیل
تصویر الفینه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با الفینه
الفینه
الفینه
آلت مردی. (فرهنگ جهانگیری) (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری). آلت تناسل و آنرا الفیه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) : حکیم نورده را علتی پدید آمد که راحت از سر الفینۀ کلان باشد. سوزنی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
شلفینه
شلفینه
شلفه. (ناظم الاطباء). شرم زنان را گویند و به ضم اول هم گفته اند. (آنندراج) (برهان). بمعنی شلفیه است. (فرهنگ جهانگیری). رجوع به شلفه و شلفیه شود
لغت نامه دهخدا
الفیه
الفیه
قصیده یا منظومه ای در هزار بیت که در موضوع های مختلف گفته شده باشد مثلاً الفیۀ ابن معطی در نحو، الفیۀ ابن مالک در نحو
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.