جَمعِ واژۀ لِسان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و رجوع به غیاث اللغات شود. - در افواه و السنۀ مردمان، خبرهایی که در دهنهای مردمان است و از زبان آنان شنیده میشود. (ناظم الاطباء)
ملسن. (منتهی الارب). نعل باریک و لطیف همچون زبان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). از نعال چنان است که از طول و لطافت همانند زبان باشد. (از محیط المحیط). و رجوع به ملسن معنی دوم شود، امراءه ملسنهالقدمین، زن باریک درازپای. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط) ، گیاهی است. (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد)