جدول جو
جدول جو

معنی ال کردن

ال کردن((اِ. کَ دَ))
لاف زدن
ال و بل کردن: قمپز در کردن، ادعای بی مورد داشتن
تصویری از ال کردن
تصویر ال کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ال کردن

سال کردن

سال کردن
سال کردن درخت. یک سال بار کم و یک سال بار بسیار آوردن
سال کردن
فرهنگ لغت هوشیار

چال کردن

چال کردن
گود کردن عمیق کردن، چیزی را زیر خاک کردن دفن کردن
چال کردن
فرهنگ لغت هوشیار

حل کردن

حل کردن
گشودن باز گشودن، آمیختن، گداختن گشودن (عقده مشکل) باز کردن، مخلوط کردن چیزی با مانع، گداختن ذوب کردن
فرهنگ لغت هوشیار