جدول جو
جدول جو

معنی ال

ال
درختی از تیره زغال اخته ها که گاهی بعضی گونه هایش به صورت درختچه می باشند. گل هایش سفید یا زرد و میوه اش سفت و شامل یک هسته است
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ال

ال

ال
درختی از خانوادۀ زغال اخته با برگهای دراز نوک تیز، گلهای زرد رنگ، میوۀ سرخ ترش مزه و چوب سفت و سخت که در جنگل های مازندران می روید، آل، سیاه اَل، سَل، سال
ال
فرهنگ فارسی عمید

ال

ال
حرف تعریف است در عربی و آن چون بر اسمی نکره درآید، آن را معرفه سازد
ال
فرهنگ فارسی معین

ال

ال
نام خدای تعالی. و هر اسم که در آخر آن لفظ ال یا ایل باشد مانند اسرائیل و جبرئیل و میکائیل آن اسم مضاف است بسوی خدای تعالی. (منتهی الارب). بزبان سریانی یکی ازنامهای خدای تعالی است. (برهان). رجوع به ایل شود
لغت نامه دهخدا

ال

ال
رمز است الی آخر را مانند البیت، القصیده و غیره. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

ال

ال
شهر و ولایت. (شرفنامۀ منیری). نام شهر و ولایت. (برهان)
لغت نامه دهخدا

ال

ال
او، ضمیر غائب. (برهان). ترکی است یعنی او. (شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا

ال

ال
جَمعِ واژۀ اَلَّه. نیزۀ کوچک. (منتهی الارب). رجوع به اله شود.
لغت نامه دهخدا