جدول جو
جدول جو

معنی اکتیو

اکتیو
فعال، در حال کار، به کار انداخته شده، پر تکاپو
تصویری از اکتیو
تصویر اکتیو
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اکتیو

آکتیو

آکتیو
فعال، کاری، پرکار، مؤثر، در امور نظامی کسی که همۀ عمر خود را به شغل نظامی اختصاص دهد
آکتیو
فرهنگ فارسی عمید

اکتیول

اکتیول
نام روغن دارویی سیاه رنگ که با وازلین مخلوطکنند و بر زخمها و جراحات بگذارند تا بهبود یابد
لغت نامه دهخدا

اتیو

اتیو
خلیج عمیقی است در ایالت اسکوجیا (اَرجیل). (قاموس الأعلام)
لغت نامه دهخدا