معنی اکتناف
اکتناف
((اِ تِ))
زیر پر گرفتن، احاطه کردن
تصویر اکتناف
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اکتناف
اکتناف
اکتناف
پناه گیری، پناهیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
اکتناف
اکتناف
پناه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
اکتناف
اکتناف
پناه گرفتن، پناهگاه ساختن، احاطه کردن، پناه دادن
فرهنگ فارسی عمید
اکتناف
اکتناف
حظیرۀ شتران ساختن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
اکتناه
اکتناه
بن جویی، به بن رسی
فرهنگ واژه فارسی سره
اکتشاف
اکتشاف
پی برد، پیدایش، نویابی، یافتن، یافته
فرهنگ واژه فارسی سره
اعتناف
اعتناف
بد آمدن، ندانم کاری، نپسندیدن ناخوش داشتن، به زور گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
اکتناز
اکتناز
گنج نهادن گرد آمدن مال، پر شدن هر چه باشد، گنج نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
اکتشاف
اکتشاف
گشودن، باز کردن، کشف کردن و پدید آوردن
فرهنگ لغت هوشیار