جدول جو
جدول جو

معنی اقطع

اقطع((اَ طَ))
دست بریده، بی دست، دزد، راهزن، جمع اقاطع
تصویری از اقطع
تصویر اقطع
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اقطع

اقطع

اقطع
جَمعِ واژۀ قِطع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به قطع شود، سخت پیر شدن و پیر شکسته شدن
لغت نامه دهخدا

اقطع

اقطع
مرد دست بریده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد). بریده دست. (مهذب الاسماء).
لغت نامه دهخدا