جدول جو
جدول جو

معنی اقتضاء

اقتضاء((اِ تِ))
وام خود را بازخواستن، درخور بودن، خواهش، درخواست، لزوم
تصویری از اقتضاء
تصویر اقتضاء
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اقتضاء

اقتضاء

اقتضاء
وام بازخواستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). وام بازاستدن. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا

اقتواء

اقتواء
توانمندی، به بیگاری گرفتن، خریدن پس از گران شدن گرانخری
اقتواء
فرهنگ لغت هوشیار

اقتفاء

اقتفاء
پیروی و دنباله روی، پیروی در پی رفتن از دنبال شدن، پیروی کردن، از پی کسی رفتن، پیروی
فرهنگ لغت هوشیار

اقتراء

اقتراء
میزبانی و نیکوئی با میهمان، نیکو داشت، پیروی، مهمانی خواستن، فراروی
فرهنگ لغت هوشیار

اقتداء

اقتداء
تقلید و متابعت و پیروی کردن، پیروی، پس نمازی دنبال پیشنماز به نماز ایستادن پیروی کردن،از پی در آمدن تقلید کردن، نماز گزاردن پشت سر امام جماعت، پیروی
فرهنگ لغت هوشیار

اقتضاب

اقتضاب
بریدن شاخه از درخت، بدیهه گفتن کلام، در علوم ادبی اشتقاق
اقتضاب
فرهنگ فارسی عمید