جدول جو
جدول جو
Ads

معنی افکندن

تصویری از افکندن
تصویر افکندن
افکندن
((اَ کَ دَ))
انداختن، پرت کردن، گستردن، از قلم انداختن، به حساب نیاوردن، شکست دادن، جا گرفتن، اقامت کردن، فکندن
فرهنگ فارسی معین