جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اغتماس

اغتماس

اغتماس
در آب فرو رفتن فرو رفتن در آب. اغتمام غمگین شدن اندوهناک گردیدن اندوهگین گشتن
فرهنگ لغت هوشیار

اغتماس

اغتماس
برابر رنگین کردن دست را: اغتمست المراءه غمساً. (منتهی الارب). برابر رنگین کردن زن دست را. (ناظم الاطباء). رنگین کردن زن دست ها را بتساوی و بی نگار: اغتمست المراءه، غمست یدها خضاباً مستویاً من غیرتصویر. (از اقرب الموارد). خضاب کردن بی نگار. (یادداشت بخط مؤلف).
لغت نامه دهخدا

ارتماس

ارتماس
آبفرویی به آب فروشدن سربه زیرآب فروبردن به آب فرو شدن فرو شدن در آب در آب غوطه خوردن به یک باره در آب فرو شدن
فرهنگ لغت هوشیار

اغتمار

اغتمار
کرکم مالیدن بر رخسار، فراپوشاندن آب، خردزدایی مستی
اغتمار
فرهنگ لغت هوشیار