جدول جو
جدول جو

معنی اغتراب

اغتراب((اِ تِ))
از دیار خویش دور شدن، با بیگانگان ازدواج کردن
تصویری از اغتراب
تصویر اغتراب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اغتراب

اغتراب

اغتراب
آوارگی، بیگانگی، ناشناختگی از دیار خویش دور شدن غریب و مسافر گشتن
فرهنگ لغت هوشیار

اغتراب

اغتراب
به غربت افتادن، از دیار خود دور شدن، به بیگانگان پیوستن
اغتراب
فرهنگ فارسی عمید

اغتراب

اغتراب
از دیار خویش دور گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دور ماندن و برکنده شدن از میهن. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

اغتراف

اغتراف
با دست آب بر گرفتن آب بمشت بر گرفتن با کف دست آب نوشیدن
اغتراف
فرهنگ لغت هوشیار

اغتراز

اغتراز
خود فریبی، فرناساندن (به غفلت انداختن)، ناگهان رسیدن
اغتراز
فرهنگ لغت هوشیار