جدول جو
جدول جو

معنی اعطاف

اعطاف((اِ))
مهربانی و لطف کردن، توجه و میل کردن
تصویری از اعطاف
تصویر اعطاف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اعطاف

اعطاف

اعطاف
مهربانیها. جَمعِ واژۀ عطف. (از کنز از غیاث اللغات). جَمعِ واژۀ عِطْف. مهربانیها. (آنندراج) (از ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی).
لغت نامه دهخدا

اعفاف

اعفاف
پارسایاندن: پارسا کردن، باز گرداندن از ناشایست، پارسا شدن
اعفاف
فرهنگ لغت هوشیار

اعطال

اعطال
جمع عطل، زنان بی زیور، اسبان بی لگام، ستور بی داغ، مردان بی ساز و برگ
فرهنگ لغت هوشیار

اعصاف

اعصاف
گرد انگیزی، ورزش سخت، به شتاب رفتن، به بیراهه افتادن
اعصاف
فرهنگ لغت هوشیار