جدول جو
جدول جو

معنی اعتصام

اعتصام((اِ تِ))
متوسل شدن، خود را نگاه داشتن، پرهیز از گناه
تصویری از اعتصام
تصویر اعتصام
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اعتصام

اعتصام

اعتصام
باز ماندن از گناه به امید لطف پروردگار، باز ایستادن از معصیت
اعتصام
فرهنگ لغت هوشیار

اعتصام

اعتصام
دست انداختن به چیزی، چنگ درزدن، خود را از گناه بازداشتن، بازماندن از گناه
اعتصام
فرهنگ فارسی عمید

اعتصام

اعتصام
بازماندن ازگناه به امید لطف پروردگار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). خود را از گناه محفوظ داشتن. (آنندراج) (غیاث اللغات). بازایستادن از معصیت. (تاج المصادر بیهقی). بازایستادن از معصیت به امید لطف خدا. (از اقرب الموارد). نگاهداری شخص خویشتن را از گناه. دوری و پرهیز از غیرمشروع و بی دینی. (ناظم الاطباء) :
آن مؤمنان را اعتصام، آنجا که پرسند از جزا.
ناصرخسرو.
لغت نامه دهخدا

اعتثام

اعتثام
سست دوختن، یاری خواستن، سود گرفتن، دست دراز کردن، با دست نمودن
اعتثام
فرهنگ لغت هوشیار