ادارۀ آتش نشانی. تشکیلات فروکشتن حریق. دستگاه خاموش کردن حریق. - کارگران اطفائیه، آنانکه در خاموش کردن حریق با دستگاه ها و وسایل لازم در ادارۀ آتش نشانی کار میکنند، میل کردن بسوی خواهش نفس، یقال: مااطلی نبی قطّ، هرگز به هوای نفس هیچ پیغمبری میل نکرد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مااطلی نبی قطّ، یعنی به هوای خود نگرایید. مأخوذ است از میل عنق. (از اقرب الموارد). و حدیث مااطلی نبی قطّ، از این معنی است، یعنی بهوای خود نگرایید. (از متن اللغه) ، کج گردیدن بمردن و جز آن. (ناظم الاطباء). کژ گردیدن گردن بمرگ و نحو آن. (منتهی الارب) (آنندراج). اطلاء کسی، کج شدن گردن وی از مرگ یا جز آن: ترکت اباک قد اطلی و مالت. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). چسبیدن گردن از مرگ و جز آن. (تاج المصادر بیهقی) ، اطلاء جانور دشتی ماده، داشتن بچه ای که بدنبال وی رود. (از متن اللغه)
مونث اتفاقی، قضیه شرطیه متصله و آن قضیه ایست که در او حکم شود بصدق تالی بر فرض صدق مقدم و علاقه بین آنها موجود نیست بلکه بمجرد صدق آن دو این قضیه اتفاق میافتد مثلا: اگر انسان سخنگوست پس خر عرعر کننده است. بعضی گفته اند اتفاقیه فقط عبارتست از صدق تالی خواه مقدم راست باشد یا دروغ و اینرا اتفاقیه عامه و اولی را اتفاقیه خاصه گویند و میان آن دو (از نسب) عموم و خصوص است زیرا هر وقت مقدم راست آمد تالی راست است و عکس آن درست نیست