جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اضیاف

اضیاف

اضیاف
جَمعِ واژۀ ضَیف. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ ضَیف. مهمانان. (آنندراج). جَمعِ واژۀ ضیف است که بمعنی مهمان باشد. (غیاث). ضیوف. ضیفان. (دهار). اضائف. (اقرب الموارد) : و بر تو محقق باشد که عادت کرام ایّام اکرام اضیاف است. (سندبادنامه ص 167)
لغت نامه دهخدا

اریاف

اریاف
جمع ریف، سبزه زارها، کشتزارها به سبزه زار رسیدن، سبزشدن زمین
اریاف
فرهنگ لغت هوشیار

اسیاف

اسیاف
جمع سیف، شمشیرها، دریا کنارها جمع سیف شمشیرها تیغها. اسید مرکبی است که از ترکیب جسمی بسیط با ئیدرژن حاصل شود و طعم آن ترش مزه است بعضی اقسام آن از ترکیب یک شبه فلز با ئیدرژن بدست آید مانند: اسید برمیدریک اسید سولفیدریک و بعضی اسیدهای اکسیژن دار مانند: اسید سولفورو و اسید سولفوریک و اسید ازتیک از ترکیب انیدریدها با آب تهیه میشوند
فرهنگ لغت هوشیار