جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اصداغ

اصداغ

اصداغ
صدغ ها، شقیقه ها، موهای پیچ خوردۀ کنار پیشانی، جمعِ واژۀ صدغ
اصداغ
فرهنگ فارسی عمید

اصداغ

اصداغ
جَمعِ واژۀ صُدْغ. (دهار) (منتهی الارب). جَمعِ واژۀ صُدْغ، بمعنی مابین چشم و گوش مردم. و موی پیچیده بر صدغ فروهشته. (آنندراج). بناگوشها. موهای بناگوش و میان چشمهاو گوشها و موها که بر این مواضع باشند. جَمعِ واژۀ صدغ، بمعنی میان چشم و گوش و موی پیچیده بر این جایگاه. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). و رجوع به صُدْغ شود
لغت نامه دهخدا

اصدار

اصدار
باز گردانیدن، روانه کردن فرستادن، پراکندن باز گردانیدن روانه کردن گسیل داشتن فرستادن، صادر کردن ورقه یا حکم یا ابلاغی
فرهنگ لغت هوشیار