معنی اشکل اشکل آن که در وی سرخی و سفیدی با هم آمیخته باشد، کسی که در سفیدی چشمش اندکی سرخی باشد تصویر اشکل فرهنگ فارسی معین
اشکل اشکل ریسمانی که بر زانوی شتر بندند تا فرار نکند. مثال: شتر من شریر است با وجود اشکل سه پایی راه میرود. (فرهنگ نظام). پای بند و پای رنجن. (ناظم الاطباء). پای بند و رسنی که به آن پالان اشتر بندند تا از پشتش نرود. (آنندراج) (غیاث). لغت نامه دهخدا