معنی اشتلم کردن
- اشتلم کردن((~. کَ دَ))
- خشونت ورزیدن
واژههای مرتبط با اشتلم کردن
اشتلم کردن
- اشتلم کردن
- گرفتن چیزی بزور، لاف زدن از پهلوانی، تندی کردن خشونت ورزیدن، تعدی کردن اعمال زور کردن
اشتلم کردن
- اشتلم کردن
- ظلم و تعدی کردن و داد و بیداد کردن و بتندی و زور چیزی گرفتن. و رجوع به اشتلم شود
شتلم کردن
- شتلم کردن
- اشتلم کردن. رجوع به شتلم و اشتلم کردن شود
اشکله کردن
- اشکله کردن
- گذاشتن اشکله لای انگشتان متهم وفشار دادن تا بجرم خود اقرار کند
اشکلک کردن
- اشکلک کردن
- چوب لای انگشتان متهم گذاشتن و فشار دادن تا به جرم خود اقرار کند، اشکلک دادن
اشکلک کردن
- اشکلک کردن
- پاره های نی بزیر ناخنها فروبردن شکنجه را. چوب میان انگشتان گذاشتن و فشردن و این نوع عقوبت در روزگار استبداد متداول بود. رجوع به اشکلک شود