جدول جو
جدول جو

معنی اشترک

اشترک((اُ تِ رَ))
شتر کوچک، شتربچه، خیزآب، موج دریا
تصویری از اشترک
تصویر اشترک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اشترک

اشترک

اشترک
شتر کوچک، شتربچه، خیزآب، موج دریا، برای مِثال روان شد سپاه پرآشوب سیل / در آن اشترک اشتران خیل خیل (هاتفی - لغتنامه - اشترک)
اشترک
فرهنگ فارسی عمید

اشترک

اشترک
تصغیر اشتر. شتر کوچک. اشتر خرد: نقلست که در راه اشتری داشت زاد و راحلۀ خود بر آنجا نهاده بود. کسی گفت بیچاره آن اشترک که بار بسیار است بر او. این ظلمی تمام است. (تذکره الاولیاء عطار).
لغت نامه دهخدا

استرک

استرک
درختچه ای از راسته استرکها که اغلب در نواحی حاره میروید (بندرت در نواحی معتدل دیده میشود) برگهایش ساده و منفرد و بدون زبانک و پوشیده از کرک گلهایش دارای تقارن محوری با تقسیمات 5 تایی است. پرچمهایش در دو ردیف قرار گرفته اند و میوه اش شفت یاسته میباشد اصطرک شجر استرک درخت صمغ استرک درخت استرک قره بوخور قره کونوک آغاجی شجر سطرکا شجره الاسطرسه
فرهنگ لغت هوشیار