معنی اشبه - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اشبه
اشبه
- اشبه
- نعت تفضیلی از شباهت. شبیه تر. ماننده تر. ماناتر. اشکل.
- امثال:
اشبه من التمره بالتمره.
اشبه من الماء بالماء.
لغت نامه دهخدا
اشهب
- اشهب
- سیاه و سپید، اسپ سبزه، پیکان زدوده، روز برفی هر چیزی که رنگ آن سیاه یا سپید باشد خاکستری رنگ، اسب خاکستری خنگ
فرهنگ لغت هوشیار