جدول جو
جدول جو

معنی اسواران

اسواران
جمع اسوار، برندگان اسب، فارسان، مقابل پیادگان، سپاهیان سواره (در زمان ساسانیان)
تصویری از اسواران
تصویر اسواران
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اسواران

اسواران

اسواران
موضعی در مغرب فولادنجه (ساحل جنوب شرقی بحر خزر)
لغت نامه دهخدا

اسفاران

اسفاران
دهی جزءدهستان پائین طالقان، بخش طالقان شهرستان تهران، 74000 گزی باختر مرکز بخش. در کوهستان، سردسیر، سکنه 385 تن. آب آن از چشمه سار و رود خانه شاهرود، محصول آن غلات، انگور، گردو، عسل، صنایع دستی آن کرباس، گلیم، جاجیم بافی. شغل اهالی زراعت و عده ای جهت تأمین معاش به تهران و مازندران میروند. دو امامزاده از ابنیۀ قدیمه و چنار کهن سال دیده میشود. مزرعۀ لات آلا جزء این قریه است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 12)
لغت نامه دهخدا

سواران

سواران
دهی است از دهستان عرب خانه بخش خوسف شهرستان بیرجند. دارای 134 تن سکنه و آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، لبنیات. شغل اهالی زراعت، مالداری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا