معنی اسوء - فرهنگ فارسی معین
معنی اسوء
- اسوء((اَ وَ))
- بدتر، بتر
اسوء احوال: در بدترین حالات
تصویر اسوء
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اسوء
اسوء
- اسوء
- بدتر بتر. یا به اسوء احوال در اسوء احوال. در بدترین حالات
فرهنگ لغت هوشیار
اسوء
- اسوء
- نعت تفضیلی از سوء. بدتر. بتر: در اسوء احوال، باسوءاحوال، در بدترین حالات. اسوءُالقول الافراط.
لغت نامه دهخدا