معنی اسماً - فرهنگ فارسی معین
معنی اسماً
- اسماً((اِ مَ ن ))
- از جهت نام، بدون پشتوانه، بدون اعتبار
تصویر اسماً
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اسماً
اسمال
- اسمال
- جمع سمله، لای آن چه تک تالاب گرد آید کاهیده ای اسمعیل از نام ها، آشتی دادن، کهن جامگی
فرهنگ لغت هوشیار
اسمار
- اسمار
- سمرها، قصه ها و افسانه هایی که در شب بگویند، افسانه های شب، جمعِ واژۀ سمر
فرهنگ فارسی عمید