جدول جو
جدول جو

معنی اسکواش

اسکواش((اِ کُ))
نوعی ورزش دو یا چهار نفره با راکت و توپ مخصوص در سالنی کوچک که جای زدن توپ دیوارهای سالن است
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اسکواش

اسکواش

اسکواش
نوعی بازی شبیه تنیس که با توپ و راکت در یک چهاردیواری به عرض ۵/۱۸ و طول ۳۲ صورت می گیرد
فرهنگ فارسی عمید

استوار

استوار
پایدار، ثابت، متقن، پا برجا، راسخ، متین، محکم، امین
استوار
فرهنگ لغت هوشیار

استواء

استواء
خطی فرضی که زمین را به دو نیمه تقسیم کند از مشرق تا مغرب، برابرشدن، برابری، یکسانی، برابری یکسانی، راست و یکسان شدن، برابر شدن، راست شدن، برابری یکسانی، معتدل گردیدن، اعتدال: استواء قامت، قرار گرفتن، استقرار. یا خط استواء. دایره ای شرقی غربی که کره زمین را بدو قسمت متساوی (شمالی جنوبی) تقسیم کند
فرهنگ لغت هوشیار