جدول جو
جدول جو

معنی اسکربوت

اسکربوت((اِ کُ))
اسکوربوت، مرضی که بر اثر فقدان ویتامین ث در بدن پیدا شود، و علایم آن شل شدن لثه ها و ریختن دندان ها و خونریزی زیاد بر اثر جراحت مختصر است، اسقربوط، فسادالدم
تصویری از اسکربوت
تصویر اسکربوت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اسکربوت

اسکربوت

اسکربوت
فرانسوی از روسی تباهخونی از بیماریها مرضی که براثر فقدان ویتامین ث در بدن پیدا شود. و علایم آن شل شدن لثه ها و ریختن دندانها و خونریزی زیاد بر اثر جراحت مختصر است اسقربوط فسادالدم
فرهنگ لغت هوشیار

اسکوربوت

اسکوربوت
نوعی بیماری ناشی از کمبود ویتامین c با عوارضی از قبیل مثلاً بی اشتهایی، کم خونی، ضعف، تورم و التهاب لثه ها و خون ریزی زیرپوستی
فرهنگ فارسی عمید

اسکرفول

اسکرفول
فرانسوی نایریش از بیماریها ریش گشتن نایژه یا گلوگاه (در تازی خنازیر)
فرهنگ لغت هوشیار

اسکبون

اسکبون
یکی از قلاع منیعۀ فارس از روستای نائین، و صعود بدان بسیار سخت است و فتح آن بقهر ممکن نیست و در آن چشمۀ آب گرمی است. (معجم البلدان) (مرآت البلدان)
لغت نامه دهخدا

اسکیبو

اسکیبو
رودی در آمریکای جنوبی که از کوه آراکوان سرچشمه گرفته بسوی شمال غربی و سپس بطرف شمال شرقی جاری میگردد. کوه مزبور در قسمت متعلق بدولت برزیل از گویان انگلیس واقع است و نهر مزبور سرحد بین گویان انگلیس و کلمبیا است و این دو سرزمین را از یکدیگر جدا میسازد و پس از طی مسافت 800 هزار گز باقیانوس اطلس میریزد
لغت نامه دهخدا

اسکوت

اسکوت
تلفظ فرانسوی اسکات، نام باستانی مردم اسکاتلند
لغت نامه دهخدا

اسکوت

اسکوت
جان. یکی از دانشمندان معروف ایرلاند. وی در قرن 9 میلادی میزیست و سمت راهبی داشت. آثار علمی و فلسفی بزبان لاتین دارد و بواسطۀ تمایل بآزادی افکار و دوری از موهومات منظور نظر پاپ نشده و در زمرۀ گناهکاران درآمده است
جان. یکی از دانشمندان مشهور اسکاتلند. وی در قرن 13 میلادی میزیسته و بفلسفه و علوم عقلی اشتغال داشته است
مایکل. یکی از علمای اسکاتلند. وی در قرن 13 میلادی میزیست و به علوم و فنون عصر خود اشتغال ورزید
لغت نامه دهخدا