معنی اسطوره - فرهنگ فارسی معین
معنی اسطوره
- اسطوره((اُ طُ رِ))
- افسانه، قصه، سخن بیهوده و پریشان، مفرد اساطیر
تصویر اسطوره
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اسطوره
اسطوره
- اسطوره
- قصه ها و حکایت های بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان و به وجود آمدن اشیا و حوادث
فرهنگ فارسی عمید
اسطوره
- اسطوره
- اسطور. اسطاره. سخن پریشان و بیهوده. سخن باطل. (غیاث).
لغت نامه دهخدا
اسطاره
- اسطاره
- یونانی تازی شده سخن پریشان، انگاره افسانه، اندار: تلخ می آید تو را گفتار من خواب می آرد تو را اندار من میتخت (مقدم جستار مهر و ناهید
فرهنگ لغت هوشیار