جدول جو
جدول جو

معنی استیکال

استیکال((اِ))
به کسی اعتماد و تکیه کردن
تصویری از استیکال
تصویر استیکال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با استیکال

استیکال

استیکال
لقمه خواستن، مال مردم ضعیف را گرفتن و خوردن
استیکال ضعفا: خوردن مال ضعیفان
استیکال
فرهنگ فارسی عمید

استیکال

استیکال
استئکال. مال کسی ستاندن و خوردن آن خواستن. مال کسی را ستدن و خوردن. مال کسی بستدن و بخوردن. (تاج المصادر بیهقی) : استیکال ضعفا، خوردن مال آنان.
لغت نامه دهخدا

استیکاح

استیکاح
آکنده شدن، چوره (چوره رخنه های کمهردوک را گویند که هنگام رشتن چرخ در آن کنند) زفتی ورزیدن (زفتی بخل)
فرهنگ لغت هوشیار