جدول جو
جدول جو

معنی استیجاب

استیجاب((اِ))
سزاوار شدن، واجب و لازم دانستن امری یا چیزی
تصویری از استیجاب
تصویر استیجاب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با استیجاب

استیجاب

استیجاب
سزاوار شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (وطواط). مستحق و سزاوار شدن چیزی را. استحقاق، دستوری دادن
لغت نامه دهخدا

استیهاب

استیهاب
بخشیدن چیزی خواستن، بخشیدن خواستن، بخشش طلب کردن
استیهاب
فرهنگ لغت هوشیار

استیعاب

استیعاب
همه را فرا گرفتن همه را پوشاندن (همه از آغاز تا پایان یا از سرتاته) نکته ای فرو نگذاشتن گرفتن فرا گرفتن همگی چیزی را فرا گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

استیجار

استیجار
به مزد گرفتن مزدوری گرفتن، سلاک کردن، سلاک داری اجیر کردن بمزد گرفتن مزدور را، اجاره کردن (خانه دکان و جز آنرا) توضیح استعمال بجای (استیجار) نادرست است
فرهنگ لغت هوشیار