استوارداشت استوارداشت یقین. ایمان: ای آدمی آرام تو با استوارداشت رسول است علیه السلام بدانچه از خداوند عزّ و جل آورده است. (کتاب المعارف). رجوع به ترکیب استوار داشتن ذیل استوار شود لغت نامه دهخدا
استوار داشتن استوار داشتن بر قرار داشتن محکم ساختن، باور داشتن باور کردن، اطمینان داشتن مطمئن بودن امین شمردن فرهنگ لغت هوشیار
استوارپشت استوارپشت معقودهالقرا (ناقه). (منتهی الارب) ، امین. (برهان). معتمد، مضبوط. (برهان) (مؤید الفضلاء) لغت نامه دهخدا